Thursday, December 28, 2006

بنویسید 10



بنویسید

ما
از یک جهش جنون آمیز
آغاز شدیم

و مرگ را دیدیم که با هر زایشی
زاده می ش


بنویسید

ما از طویل ترین نوازش
از خیس ترین بوسه
از مردترین آدم
و از زن ترین حوا
گذشته ا یم


خردمندان را دیدیم
همه خاموش

بی خردان را دیدیم
پیوسته در سخن

و سکوت را دیدیم
با پرچم سکون
بر آستانه بی تابی اش


بنویسید

ما از بافت ویرانساز تاریخ
از قانون سکون
از قانون تداوم و تکرار
گذشته ا یم

و جنون جنگ را دیده ایم
جنون زمین را در چرخش
و جنون تاریخ را در تکرار شدن
دیده ایم


بنویسید

دستان شبانه ما
هزاران ستاره را
بر پوست تاریکی
کاشته است

هزار فواره بی قرار
در تن
هزار شعله مرموز
در نگاه
هزاران کتاب
در دهان

و موجی از حضور بی دریغ آفتاب

در دستا نمان


بنویسید

ما از خواب ابریشمی تمام آدمیان
گذشته ایم
و دهان سکوت را
با سرب واژه
پر کرده ایم

بنویسید

ما از تبار آفتابیم و
انسانمان آرزوست
بنویسید

0 Comments:

Post a Comment

<< Home