بنویسید 7
بنویسید
در این سوی جغرافیا
خورشید را خاموش کرده اند
تابستان
فصلی گمشده است
چشم اندازها
نام مرا ندارند
و ما
در حبس ابد خویش
به آزادی ابد
محکوم مانده ایم
بنویسید
سکوت
هر روز
در خانه های مان گل می دهد
در پشت دلتنگی
صدای نبودن
می آید
و با هر سپیده
باز به دیدار سرزمین ناشنا ختهً
فردا
می رویم
بنویسید
ما در بهت هذیان این همه تفاهم و تمدن
غرق گشته ایم
و
شب که می شود
نبض تهی
تند می زند
و ما
زخم های سرخ مان را
در سینه
چاک دیده تاریکی
نهان می کنیم
بنویسید
در این سوی جهان
ما
هستیم
هستی
در تداوم دوّرانی خویش
می گردد
و بر مدار
پریده رنگ جغرافیا یی دگر
گربه ای خاموش
زخم های تاریخ را
بر تنش
لیس می زند
بنویسید
گفتند
کلمه
کمال اندیشه است
ما
قلم ها را فرسودیم
و
هیچ
نگفتیم
بنویسید
در این سوی جغرافیا
خورشید را خاموش کرده اند
تابستان
فصلی گمشده است
چشم اندازها
نام مرا ندارند
و ما
در حبس ابد خویش
به آزادی ابد
محکوم مانده ایم
بنویسید
سکوت
هر روز
در خانه های مان گل می دهد
در پشت دلتنگی
صدای نبودن
می آید
و با هر سپیده
باز به دیدار سرزمین ناشنا ختهً
فردا
می رویم
بنویسید
ما در بهت هذیان این همه تفاهم و تمدن
غرق گشته ایم
و
شب که می شود
نبض تهی
تند می زند
و ما
زخم های سرخ مان را
در سینه
چاک دیده تاریکی
نهان می کنیم
بنویسید
در این سوی جهان
ما
هستیم
هستی
در تداوم دوّرانی خویش
می گردد
و بر مدار
پریده رنگ جغرافیا یی دگر
گربه ای خاموش
زخم های تاریخ را
بر تنش
لیس می زند
بنویسید
گفتند
کلمه
کمال اندیشه است
ما
قلم ها را فرسودیم
و
هیچ
نگفتیم
0 Comments:
Post a Comment
<< Home